تفسیر نگاشت سوره حجرات آیه 14
قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا ۖ قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَٰکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِکُمْ ۖ وَإِنْ تُطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا یَلِتْکُمْ مِنْ أَعْمَالِکُمْ شَیْئًا ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ
ترجمه نگاشت:
عربهای بادیهنشین گفتند: «ایمان آوردهایم» بگو: «شما ایمان نیاوردهاید، ولی بگویید اسلام آوردهایم، امّا هنوز ایمان وارد قلب شما نشده است! و اگر از خدا و رسولش اطاعت کنید، چیزی از پاداش کارهای شما را فروگذار نمیکند، خداوند، آمرزنده مهربان است.»
واژه نگاشت:
الاعراب: «اعراب» ازکلماتى است که معناى جمعى دارد و مفردى براى آن از نظر لغت عرب نیست; وچنان که ارباب لغت مانند:مؤلف«قاموس»، «صحاح»، «تاج العروس» و دیگران گفته اند; این کلمه تنها به عرب هاى بادیه نشین اطلاق مى شود; و هنگامى که معناى مفرد آن را اراده کنند، همین کلمه را با «یاء نسبت»، به صورت «اعرابى» به کار مى برند. بنابراین، بر خلاف آنچه بسیارى تصور مى کنند «اعراب» جمع «عرب» نیست; بلکه به معناى عرب هاى بادیه نشین است. ولى، در اخبار و روایات اسلامى مفهوم وسیع ترى پیدا کرده و به تعبیر دیگر مفهوم اسلامى آن با منطقه جغرافیایى بستگى ندارد; بلکه با طرز تفکر و منطقه فکرى مربوط است. آنها که دور از آداب و سنن و تعلیم و تربیت اسلامى هستند ـ هر چند شهرنشین باشند ـ اعرابى اند و بادیه نشینان آگاه و آشنا به آداب و سنن اسلامى، اعرابى نیستند و مدنى به شمار مى روند.
آمنا: از مادّه «أمِن» به صورت صیغه «جمع»(۸۷۹ بارمشتقات آن به کار رفته است)
یلتکم: از«لاتَهُ یَلیتُهُ لَیْتاً» یعنى او را منصرف کرد و حقش را ناقص نمود معنى آیه: اگر به خداو رسول اطاعت کنید خدا از ثواب اعمال شما چیزى نکاسته و کم نمى کند.
پیام ها و نکته ها:
· برخی از بادیه نشینان صدر اسلام با وجود عدم باور قلبی به حقیقت دین مدعی ایمان و باور به آن بودند.
· برخی از مدعیان به امید برخورداری از امتیاز مومنان در جامعه اسلامی اظهار ایمان می کنند.
· شناخت سطحی و صوری برخی از بادیه نشینان از ایمان و دین داری
· بادیه نشینی از عوامل کندی نفوذ فرهنگ و معارف عمیق در میان اعراب
· پیامبر صلی الله علیه و آله مامور به اعلام رد ایمان بادیه نشینان در عین پذیرش اسلام آنان(قل لا تومنوا)
· وجود تفاوت واقعی میان اسلام و ایمان
· حقیقت ایمان دارای مرتبه ای برتر از اسلام
· ایمان به معنای راهیابی دین در قلب و باور آدمی و اسلام به معنای صرف تسلیم ظاهری و ترک مخاصمه و دشمنی ظاهری با دین است.
· لزوم بازگذاشتن راه اصلاح و تعالی در عین نقد اندیشه ها و ادعاها
· رد ادعای ایمان اعراب از سوی خداوند،نمودی از علم او به ژرفای قلب آدمیان
· تضمین قطعی پاداش اعمال در صورت تسلیم و اطاعت از دستورات خدا و رسول (لا یلتکم من اعمالکم شیئاً)
· ضایع نشدن کمترین تلاش مومنان در پرتو اطاعت از خدا و رسول
· اطاعت کامل از خدا و رسول،نمود رهیافت ایمان به قلب
· تجلی ایمان در اعمال و رفتار انسان( در حالی که بحث از ایمان است می فرماید از اعمال شما نمی کاهد)
· قلب انسان جایگاه ایمان
· اطاعت از خدا ورسول امری متلازم و تفکیک ناپذیر
· خداوند بسیار آمرزنده-غفور- و مهربان-رحیم-
· اطاعت از خدا و رسول زمینه بخشش لغزش ها
· پاداش کامل اعمال مومنان جلوه رحمت ویژه و خاص خداوند به اهل ایمان
· آمرزش و چشم پوشی از لغزش ها جلوه رحمت ویژه الهی به مومنان.
نکته های تکمیلی:
تفاوت اسلام با ایمان
1. تفاوت در عمق.
اسلام، رنگ ظاهرى است، ولى ایمان تمسّک قلبى است. امام صادق صلى الله علیه و آله به مناسبت آیه ى «وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً» فرمود: رنگ الهى اسلام است، و در تفسیر آیهى «فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى» فرمود: تمسّک به ریسمان محکم الهى، همان ایمان است.
2. تفاوت در انگیزه.
گاهى انگیزه ى اسلام آوردن، حفظ یا رسیدن به منافع مادّى است، ولى انگیزه ى ایمان حتماً معنوى است. امام صادق علیه السلام فرمودند: با اسلام آوردن، خون انسان حفظ مىشود و ازدواج با مسلمانان حلال مىشود، ولى پاداش اخروى بر اساس ایمان قلبى است.
3. تفاوت در عمل.
اظهار اسلام، بدون عمل ممکن است، ولى ایمان باید همراه عمل باشد، چنانکه در حدیث مىخوانیم: «الایمان اقرار و عمل و الاسلام اقرار بلاعمل» بنابراین در ایمان، اسلام نهفته است، ولى در اسلام ایمان نهفته نیست.
در حدیث دیگرى، اسلام، به مسجد الحرام وایمان به کعبه تشبیه شده که در وسط مسجدالحرام قرار گرفته است.
امام باقر علیه السلام فرمود: ایمان، چیزى است که در قلب مستقر مىشود و انسان به وسیله آن به خدا مىرسد و عمل، آن باور قلبى را تصدیق مىکند. ولى اسلام چیزى است که در گفتار و رفتار ظاهر مىگردد، گرچه در قلب جاى نگرفته باشد.
4. تفاوت در رتبه.
در حدیث مىخوانیم: ایمان، بالاتر از اسلام و تقوا، بالاتر از ایمان و یقین، بالاتر از تقوا است و در میان مردم چیزى کمیابتر از یقین نیست.