"بقیت الله" در قرآن کریم مربوط به کم فروشی است، در روایات مربوط به امام زمان علیه السلام!
پاسخ این سؤال یا شبههی رایج چیست؟
برای ورود، استناد و نیز تبرک، یکبار این سه آیه را با هم و با دقت بخوانیم و بعد راجع به آن بحث نماییم:
« وَإِلَى مَدْیَنَ أَخَاهُمْ شُعَیْبًا قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا
لَکُمْ مِنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ قَدْ جَاءَتْکُمْ بَیِّنَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ
فَأَوْفُوا الْکَیْلَ وَالْمِیزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ
أَشْیَاءَهُمْ وَلَا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ »
ترجمه:
و بسوی «مدین» برادرشان شعیب را (فرستادیم)؛ گفت: «ای قوم من! خدا را
پرستش کنید، که جز او، معبود دیگری برای شما نیست! پیمانه و وزن را کم
نکنید (و دست به کمفروشی نزنید)! من (هم اکنون به حسب ظاهر) شما را در
نعمت میبینم؛ (ولی من خیرخواه شماهستم و) از عذاب روز فراگیر، بر شما
بیمناکم!
« وَیَا
قَوْمِ أَوْفُوا الْمِکْیَالَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ وَلَا تَبْخَسُوا
النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ »
ترجمه: (شعیب
در ادامه سخنانش به قوم مدین گفت:) و اى مردم! پیمانه و وزن را با عدالت
وفا کنید و بر اشیاء مردم عیب مگذارید و از حق آنان نکاهید و در زمین فساد
مکنید.
« بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ وَمَا أَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفِیظٍ » (هود علیه السلام، 85 و 86)
ترجمه: آنچه
خداوند برای شما باقی گذارده (از سرمایههای حلال)، برایتان بهتر است اگر
ایمان داشته باشید! و من، پاسدار شما (و مأمور بر اجبارتان به ایمان و
مسئول عمل خلاف شما) نیستم!
●- بله، همانطور که مشهود است، ظاهر آیه، مربوط به وزن و کیلوی عادلانه در خرید و فروش میباشد، ولی هیچ منافاتی با « بَقِیَّتُ اللَّهِ » بودن امام زمان علیه السلام ندارد.
هر
قومی به صفت یا صفات ناپسندی مشهور بودند، مانند قوم بنیاسرائیل به کفر و
لجاجت و دنیاگرایی – یا قوم لوط، به عمل شنیع لواط – یا برخی از قبایل
اعراب به دختر کشی ... [چنان که امروزه نیز در سرتاسر دنیا چنین است]. از
انحطاطهای فکری و عملی قوم شعیت نیز به غیر شرک، انواع و اقسام ظلمها بود
و از جمله «کمفروشی»! پس خداوند
متعال به واسطهی پیامبرانشان، به آنها فرمود که شرک نورزند، خداوند را
عبادت و اطاعت کنند، در خرید و فروش وزن و کیلو را رعایت کنند، کم فروشی
نکنند، در زمین فساد نکنند، بدانند که خیر در سودی است که خداوند متعال
برای آنان باقی میگذارد [چه منافع مادی و چه معنوی – چه دنیوی و چه
اخروی]، و بالاخره آن که همه بدانند، مربیان و هادیان خیرخواه جوامع، مسئول
پذیرش یا عدم پذیرش آحاد آن جوامع نمیباشند.
الف – بیتردید، هر کلام، متن و گزارهای که تجزیه و مُثله شود، معنا، مفهوم، مقصود، عمق و گسترهی خود را از دست میدهد.
●-
فرض کنید که کسی این آیات را بخواند و بگوید: یک حکایت تاریخی از گفتگوی
حضرت شعیب علیه السلام با قوم مدین است و ما به ربطی ندارد! و حال آن که
شرک، غش در معاملات و انواع فساد روی زمین، همچنان وجود دارد.
ب –
گاهی یک دستور العملی (قانون، فقه، احکام)، صادر میشود، اما هدف و حکمت
آن جداگانه به عنوان یک اصل بیان میگردد؛ مثل این که بگویند: «در مصرف آب
اسراف نکنید، که اسراف، ظلم به خود، جامعه، دیگران و حتی نسلهای میباشد» -
حال آیا کسی میتواند بگوید: «این اسراف و حکم به ظلم بودن آن، فقط مخصوص
به مصرف آب میباشد»؟! خیر؛ چرا که اسراف نکردن آب، یک حکم موضوعی بود، اما
ظلم بودن اسراف، یک اصل و بیان حکمت آن حکم بود.
ج – در آیات مورد بحث، ابتدا میفرماید: « اعْبُدُوا اللَّهَ – خدا
را بندگی کنید» و بعد میفرماید که در وزن و کیلو، عدالت و قسط را رعایت
کنید و نتیجه را متذکر میگیرد که «اگر مؤمن هستید، این برای شما خیر است -
ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ».
آیا
میشود گفت: که بندگی خدا، انحصار در پرهیز از کمفروشی دارد؟! و یا تنها
شاخصه مؤمنین، رعایت در قسط به هنگام خرید و فروش است؟! و یا تنها خیر
مؤمنان همین است؟!
***- « بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ وَمَا أَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفِیظٍ »
پس
از دعوت به توحید، تذکر این که جز او الهی وجود ندارد، به چند مسئله در
خرید و فروش و نیز تمامی تعاملات تأکید نمود؛ فرمود: هم کمفروشی نکنید و
هم در زمین فساد نکنید. اگر چه کمفروشی نیز خودش فساد (تباهی) است، اما یک
اصل کلی را بیان داشت و نمیتوان گفت: «بنابراین، فقط کمفروشی فساد است».
پس
از این دعوت، تذکرات و احکام حقوقی، به یک اصل اعتقادی اشاره نموده است
مبنی بر این که «شما خدا را عبادت کنید، خیر شما در آن چیزی است که او برای
شما باقی بگذارد»؛ چرا که آدمی هر گناهی که مرتکب شود نیز به تصور بردن
سود و فایده میباشد.
حال آیا میتوان گفت که « خیر ما در هر چیزی هست که خدا برای ما قرار دهد و باقی بگذارد، فقط اختصاص به سود تجاری دارد »؟!
ایمان به خداوند متعال نیز "تجارت" است:
حال
اگر کسی میخواهد اصرار کند که «خیر، الاّ و لابد موضوع تجاری است»! دقت
کند که در این دنیا هیچ کاری نیست که داد و ستد (تجاری) نباشد، حتی ایمان
به خداوند متعال و رسول او صلوات الله علیه و آله؛ چنان که فرمود:
« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى تِجَارَةٍ
تُنْجِیکُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ * تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ
وَتُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکُمْ وَأَنْفُسِکُمْ
ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ » (الصف، 10 و 11)
ترجمه: ای
کسانی که ایمان آوردهاید! آیا شما را به تجارتی راهنمائی کنم که شما را
از عذاب دردناک رهایی میبخشد؟! * به خدا و رسولش ایمان بیاورید و با اموال
و جانهایتان در راه خدا جهاد کنید؛ این برای شما (از هر چیز) بهتر است اگر
بدانید!
حتی
اگر کسی دو رکعت نماز با توجه، خشوع و اخلاص هم اقامه کند، باز هم تجارت
کرده، چرا که دقایقی از عمر، توجه و قلب خود را هزینه کرده تا در مقابل
رشد، کمال و قرب الهی را به دست آورد. و چنان که در آیات بسیاری فرموده که
مؤمنان با خداوند متعال معامله میکنند و کفار و مشرکان و فاسدان، آیات
الهی و حیات پر نعمت اخروی را به بهای اندک متاعی در دنیا میفروشند.
کم فروشیهای معنوی (اعتقادی) و عملی:
بنابراین،
درست وزن نکردن، کمفروشی، حق مردم را ضایع نمودن، غش در معامله کردن، عیب
گذاشتن روی سرمایهها و داراییهای مردم و در نتیجه فساد (تباهی) روی
زمین، در امور معنوی (اعتقادی) و بالتبع عملی، به مراتب بیشتر از مصادیق
اقتصادی و مادی آن میباشد.
خداوند
متعال فرمود که به پیامبرانش "کتاب" و "میزان" نازل نمود [هر دو نازل شده
میباشند]، برای چه؟ برای قیام مردم به قسط. پس اگر مردم در معاملهی با
خداوند سبحان، کمفروشی نمیکردند؛ از اطاعت رسول خدا صلوات الله علیه و
آله روی بر نمیگرداندند، کتاب خدا را پشت سر نمیگذاشتند، به خاطر بهایی
اندک از مال و لذت و شهوت دنیا، امامان علیه السلام را یکی پس از دیگری
ترور نمیکردند و ...؛ وضعیت این نبود که هست. لذا میفرماید: توجه کنند که
بازمانده و باقی گذاشته خدا [آخرین امام و حجت الهی] خیر آنان است، البته
اگر ایمان دارند: « بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ».
پس،
خیر ما در آن چیزی است که خداوند برای ما باقی بگذارد و البته که آخرین
امام علیه السلام، مظهر اتمّ " خیری است که خداوند هادی برای ما باقی
گذارده است.