آیا کتاب [در بُعد علمی و نظری] معلم نمیخواهد و آیا پیاده ساختن آموزههایش [در بُعد عملی و اجرایی]، راهنما، مربی و الگویی که خود مبین کتاب باشد نمیخواهد؟!
●- شعار « حَسْبُنَا کِتَابُ اللَّهِ »؛ یک شعار سیاسی برای کنار گذاشتن امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام، حتی از حیث تعلیم قرآن کریم و تربیت به آن بود که با تمسک ظاهری به قرآن مجید، موجه جلوه داده میشد؛ وگرنه همگان میدانند که هیچ کتابی (هیچ علمی) بدون معلم قابل فراگیری نمیباشد؛ به ویژه علومی که به انسانسازی مربوط است و معلمّش باید خود اسوه و الگوی برتر آن تعلیمات باشد و پیمودن هر راهی، مربی و الگو میخواهد، به ویژه "صراط مستقیم".
بدل زدن:
آن چه محو و نابودن کردن اصل آن ممکن است، فقط برایش "بدل"سازی میشود؛ مثل جایگزینی إله و معبود بدلی، به جای حقیقی – یا جایگزینی ولایت طاغوت به جای ولایت الهی – یا جایگزینی امام باطل به جای امام حق و بالاخره جایگزینی محبت به دنیا، به جای محبت به آخرت و لقاء الله ...، در نهایت همه به جایگزینی عبادت و اطاعت شیطان، به جای عبادت و اطاعت از الله جلّ جلاله میرسد.
در این امر نیز خواه ناخواه یک جایگزینیِ آشکار و پنهانی صورت میپذیرد. فرض کنید که یکی قرآن کریم را دست بگیرد و بگوید: ما خودمان سواد، عقل و شعور داریم، پس « حَسْبُنَا کِتَابُ اللَّهِ – کتاب خدا برای ما کافیست»؛ بعد شما از او بپرسید: حالا در این کتاب چه نوشته؟ آیا یک جلد کتاب به شما میدهد و میگوید: «برو خودت بخوان و ببین چه نوشته»؟! یا آن که خودش آن را تعلیم میدهد و تبیین میکند؟! پس در واقع خودش معلمی میکند! حالا بگویید: من خواندم و فلان مسئله یا آیه در این کتاب برایم نامفهوم بود و یا ایجاد سؤال و شبهه کرد؟! آن وقت چه میگوید: «آیا خواهد گفت به من چه؟!» یا شروع میکند به شرح، بیان و تفسیر خودش؟!
بنابراین « حَسْبُنَا کِتَابُ اللَّهِ – کتاب خدا برای ما کافیست»، در واقع یک "بدل" زدن است، یعنی میگوید: کتاب آن گونه آموخته شود که "من" میگویم، نه آن گونه که پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله و یا شما (اهل بیت علیهم السلام) میگویند.
●- آیا این مذاهب و انشقاقهای آنها، آیا خوارج و سپس طرفداران اسلام معاویهای و یزیدی لعنة الله در گذشته و القاعده، طالبان، داعش، النصرة و مانند آن گروهکهای تروریستی و مطهری کُش مانند فرقان در داخل کشور، همه همین قرآن را در دست ندارد و این همه جنایت را به استناد قرآن انجام نمیدهند؟!
به قرآن کریم رجوع کنیم:
با این همه، کتاب خدا در دست ماست، همه چیز در آن بیان شده و حجّت است؛ اما سؤال این است که آیا خداوند متعال در کلام وحی فرموده که بگویید: «کتاب برای ما کافیست؟!» این قاعدهی غلط را از کجای قرآن کریم درآوردهاند؟! یا آن که خیر، بلکه به صراحت و مکرر متذکر شده که نباید کتاب را در دست بگیرید، و ابلاغ کننده (پیامبر) و ملعمان (امامان) علیهم السلام، و راسخون فی العلم که ایشان میباشند را کنار بگذارید؟!
حال با هم، همین کتاب را در دست گرفته و آیاتی را از رو میخوانیم، تا ببینیم که چه دستور و تعلیمی در رجوع به قرآن مجید دارد؟!
الف - کتاب به چه کسی نازل شد؟! به هر که آن را به دست میآورد؟! با به قلب مبارک پیامبر عظیم الشأن نازل شد و او آن را به ما ابلاغ نمود و تعلیم نمود؟ حال چه کسی میتواند یک جلد کتاب تهیه کند و بگوید: دیگر به ایشان نیازی نیست؟!
« أَوَلَمْ یَکْفِهِمْ أَنَّا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ یُتْلَى عَلَیْهِمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَرَحْمَةً وَذِکْرَى لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ » (العنکبوت، 51)
ترجمه: آیا برای آنان کافی نیست که این کتاب را بر تو نازل کردیم که پیوسته بر آنها تلاوت میشود؟! در این، رحمت و تذکّری است برای کسانی که ایمان میآورند (و این معجزه بسیار واضحی است).
ب – آیا کار رسولان الهی، فقط دریافت وحی و ابلاغ و بازگو نمودن آن به مردم بوده است، یا اصل کار آنها "تزکیه و نیز تعلیم کتاب" بوده است؟! حال آیا ایشان تعلیم نمودهاند که به کتاب اکتفا کنید و بگویید» « حَسْبُنَا کِتَابُ اللَّهِ »؟!
« کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولًا مِنْکُمْ یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَیُعَلِّمُکُمْ مَا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ » (البقره، 151)
ترجمه: همانگونه (که با تغییر قبله، نعمت خود را بر شما کامل کردیم،) رسولی از خودتان در میان شما فرستادیم؛ تا آیات ما را بر شما بخواند؛ و شما را پاک کند؛ و به شما، کتاب و حکمت بیاموزد؛ و آنچه را نمیدانستید، به شما یاد دهد.
ج – آیا همین کتابی که فرمود همه چیز در آن بیان شده، بیاناتش تبیین نمیخواهد؟ و آیا این که تصریح نمود: رسول الله صلوات الله علیه و آله باید آن را برای مردم تبیین کند (باز کند، شرح دهد، تفسیر نماید)، خود یکی از همان اصولی نیست که در کتاب تبیین شده است؟!
« بِالْبَیِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ » (النّحل، 44)
ترجمه: [زیرا آنان را] با دلایل آشکار و نوشتهها [فرستادیم]، و این قرآن را به سوى تو فرود آوردیم، تا براى مردم آنچه را به سوى ایشان نازل شده است توضیح دهى (روشن سازی)، و باشد که آنان بیندیشند.
د – اگر در فهم علوم و مفاهیم، مضامین، مقاصد و مصداقهای تأویلی در آیات همین کتاب اختلاف کردیم، باید چه کنیم؟! آیا توصیه شده که هر کسی خودش بخواند و هر چه فهمید (حقیقت) همان است؟! خب وهابیها، داعشیها و تمامی جنایتکارانی که قرآن کریم را بر سرنیزه کرده و سپر و ماسک خود قرار دادند، همین کار را میکنند؛ در حالی که در همین قرآنی که در دست دارند، فرمود:
« وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ إِلَّا لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فِیهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ » (النّحل، 64)
ترجمه: ما قرآن را بر تو نازل نکردیم مگر برای اینکه آنچه را در آن اختلاف دارند، برای آنها روشن کنی؛ و (این قرآن) مایه هدایت و رحمت است برای قومی که ایمان میآورند!
و نیز فرمود:
« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًا » (النساء، 59)
ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر [= اوصیای پیامبر] را! و هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید (و از آنها داوری بطلبید) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید! این (کار) برای شما بهتر، و عاقبت و پایانش نیکوتر است.
نکته:
اکنون کتاب خدا در دست ما هست، به صراحت فرموده که از خدا، رسول و اولی الامر خود اطاعت کنید؛ اما سؤال و اختلاف ما این است که «أُولِی الْأَمْرِ» ما کیانند؟! آیا هر کسی که به قدرت رسید و حکومتش را بر ما تحمیل کرد [خواه معاویه و یزید باشند، یا پادشاهان ظالم در گذشته و حال و یا حتی امریکا و اسرائیل و ...] اولی الامرهای ما هستند؟! یا خیر، بلکه در همین کتابی که در دست داریم، به صراحت و وضوح تبینن شده که پیامبر این کتاب، صلوات الله علیه و آله، برای شما تبیین میکند که این اولی الامر چه کسانی هستند.
نتیجه:
بنابراین، نه تنها کتاب (قرآن مجید)، کسی را از معلمان آن و کتاب ناطق (اهل عصمت علیهم السلام) بینیاز نمیکند – و نه تنها در کتاب چنین دستور و تجویزی داده نشده است – بلکه مکرر تصریح شده که برای شناخت نظری، فهم قلبی، مصادیق عینی و نیز الگوهای عملی، به تعلیمات و سیرهی آنها رجوع کنید و از آنها یاد بگیرید و اطاعت نمایید.
پس، آیا وقتی مدعی میشوند که در این کتاب همه چیز بیان شده، لذا برای ما کافیست! این دسته از آیات را نمیخوانند؟! همین کتابی که در دست دارند، بطلان این شعارها و نظریات آنان را به خوبی بیان میدارد؛ الحق که همه چیز در این کتاب بیان شده است.