تفسیر نگاشت –آیه 13 سوره حجرات
یَآ أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوباً وَ قَبَآئِلَ لِتَعَارَفُواْ إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ
اى مردم! ما شما را از مرد و زن آفریدیم و شما را تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید، همانا گرامى ترین شما نزد خدا، با تقوا ترین شماست، همانا خدا داناى خبیر است.
واژه نگاشت:
اُنثی:از ریشه اَنَثَ (تکرار 30 بار) انثى به معنى ماده است مقابل نر، خواه انسان باشد یا غیر آن. منظور از ذکر و انثی در آیه آدم و حواست.
شعوبا: از شعب نسل یا نژادی از مردم ،ایل و طایفه بزرگ جمع شُعَب،تیره و ملت ها،جمیع عظیمی از مردم که دارای اصل واحدی بوده وقبیله ها از آن منشعب و جدا گردد.
لتعارفوا:از باب تفاعل (تَعارَفَ)تا تفاوت ها و زمینه ها و استعدادهای گوناگون یکدیگر را بشناسید
اتقاکم: از ریشه وقی(تکرار مشتقات 258 بار) وقایه و وقاء حفظ شىء است از آنچه اذیت و ضرر مى رساند.
پیام ها و نکته:
· همه انسان ها و نژاد های بشر از یک زن و مرد پدید آمده اند(پدر و مادر همه یکی است- نفی برتری نژادی)
· نژادهای گوناگون فاقد کمترین مزیت و برتری بر یکدیگر در اصل آفرینش
· آفرینش نسل گسترده بشر از یک زن و مرد به وسیله پروردگار نمود عظمت آفریدگار است.
· پیدایش نژاد ها و ملیت های گوناگون تدبیرالهی در جهت شناخت آنان نسبت به یکدیگر(تشخصات اجتماعی برای سهولت و روانی جریان ارتباط)
· تکیه بر ملیت و نژاد و قبیله برای اثبات شرافت امری موهوم و بی ارزش است(ملاک و معیار بودن ارزش تقوی است)
· تامل و توجه آدمیان به منتهی شدن آنان به یک پدر و مادر از میان برنده تفاخر های خیالی آنان
· تشخیص و شناخت انسان ها به وسیله یکدیگر امری مهم در قوام جامعه و مناسبات اجتماعی
· گرایش انسان هابه جمع و اجتماع امری تکوینی و فطری(تعبیر جَعَلنا بیانگر قانون تکوینی و چون سخن از انسان است امری فطری است)
· تقوا تنها ملاک کرامت و ارزش آدمیان نزد خداوند
· ملاک برتری و فضیلت آدمیان بر یکدیگر تنها تقوای الهی است نه ارزش های قومی،ملی و نژادی
· تقوا روح اصلی همه ارزش ها و خصلت های متعالی
· تقوا دارای درجات و مراتب مختلف است(اتقاکم افعل تفضیل)
· ترغیب انسان به تحصیل و کسب تقوای حد اکثری از سوی خداوند
· تفاخرهای قومی و نژادی از عوامل تفرقه و زوال وحدت و یکپارچگی جوامع بشری است.
· بیان دو وصف "علیم"و"خبیر"برای خداوند بیانگر آگاهی همه جانبه او به آشکار و پنهان انگیزه ها و رفتارهای آدمی
· آگاهی خداوند به میزان تقوا و کرامت انسان ها
· تظاهر به تقوی بی ارزش است ملاک برتری وجود حقیقت تقوی در آدمی است(اوصاف علیم و خبیر بیانگر آن است که خداوند خود تقوی را تشخیص می دهد)
· ملاک قرار گرفتن تقوی به عنوان یگانه عامل کرامت انسان ها متکی بر علم و کاردانی خداوند
· وجود تفاوت ها در نسل بشر به منظور آسانی و روانی در شناخت و ایجاد روابط اجتماعی نمودی از علم و کاردانی خداوند است.
· برترىجویى، در فطرت انسان است و اسلام مسیر این خواسته ى فطرى را تقوا قرار داده است. «انّ اکرمکم عنداللّه أتقاکم»
نکات مهم:
*بعضى مفسّران این آیه را مرتبط با آیات قبل دانسته و گفتهاند: چون مسخره و غیبت کردن، برخاسته از روحیّهى خودبرتربینى و تحقیر دیگران است، این آیه مىفرماید: ملاک برترى و کرامت، تقواست، نه جنس و نژاد.
*قرآن، تمام تبعیضهاى نژادى، حزبى، قومى، قبیلهاى، اقلیمى، اقتصادى، فکرى، فرهنگى، اجتماعى و نظامى را مردود مىشمارد و ملاک فضیلت را تقوا مىداند. «ان اکرمکم عنداللّه أتقاکم»
*در کتاب آغاز و انجام جهان ص 138-140 گفته: در سوره توحید اوصافى براى خداوند متعال ذکر شده است که همه آنها منحصر در ذات مقدّس اوست خدا احد است، صمد است... و زائیده نشده و همتائى براى او نیست با این سوابق و اواحق بدست مىآوریم: تنها خداوند است که نزائیده است و جز او هر چه و هر که است همه زایندهاند و زائیدهاند پس لابد همه ماده هستند، مادهاى نکره و ناشناس، زن نیستند ولى زائیدهاند. (نقل به اختصار). مراد صاحب کتاب این است که کلمه اناث در معنى حقیقى خود است و احتیاج به تأویل نیست و موجودات عالم جز خدا همه انثى هستند و مىزایند و انثى لازم نیست فقط زن باشد ، تمام موجودات تو در تو هستند و به تدریج از هم زائیده و باز مىشوند. این سخن در نظر نگارنده بسیار عمیق و از همه صحیحتر و درستتر است و اللّه العالم.
برداشت کلی:
*دراین آیه به سه اصل مهم اشاره شده است: اصل مساوات در آفرینش زن و مرد، اصل تفاوت در ویژگىهاى بشرى و اصل اینکه تقوا ملاک برترى است. البتّه در آیات دیگر قرآن، ملاکهایى از قبیل علم، سابقه، امانت، توانایى و هجرت نیز به چشم مىخورد.