اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ
ما را به راه راست هدایت کن...
صراط مستقیم راه اعتدال و به دور از افراط و تفریط
«لا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِکَ وَ لا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ» « اسراء، 29.» در انفاق، نه دست بر گردن قفل کن- دستبسته باش- و نه چنان گشاده دستى کن که خود محتاج شوى.
*«الَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً» « فرقان، 67.» مومنان، به هنگام انفاق نه اهل اسرافند و نه اهل بخل، بلکه میانهرو هستند.
*«لا تَجْهَرْ بِصَلاتِکَ وَ لا تُخافِتْ بِها وَ ابْتَغِ بَیْنَ ذلِکَ سَبِیلًا» « اسراء، 110.» نماز را نه بلند بخوان ونه آهسته، بلکه با صداى معتدل بخوان.
*نسبت به والدین احسان کن؛ «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» « بقره، 83.»* امّا اگر تو را از راه خدا بازداشتند، اطاعت از آنها لازم نیست. «إِنْ جاهَداکَ عَلى أَنْ تُشْرِکَ بِی ... فَلا تُطِعْهُما» « لقمان، 15.»
*پیامبر هم رسالت عمومى دارد؛ «وَ کانَ رَسُولًا نَبِیًّا» « مریم، 51.» و هم خانواده خویش را دعوت مىکند. «وَ کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ» « مریم، 15.»
*اسلام هم نماز را سفارش مىکند که ارتباط با خالق است؛ «أَقِیمُوا الصَّلاةَ»* و هم زکات را توصیه مىکند که ارتباط با مردم است. «آتُوا الزَّکاةَ» « بقره، 43.»
*نه محبتها شما را از گواهى حقّ منحرف سازد؛ «شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى أَنْفُسِکُمْ» « نساء، 135.» و نه دشمنىها شما را از عدالت دور کند. «وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ» « مائده، 8»مؤمنان هم دافعه دارند؛ «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ» و هم جاذبه دارند. «رُحَماءُ بَیْنَهُمْ» « فتح، 9.»هم ایمان و باور قلبى لازم است؛ «آمَنُوا»* و هم عمل صالح. «عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» « بقره، 25.»
*هم اشک و دعا و درخواست پیروزى از خدا لازم است؛ «رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَیْنا صَبْراً» « بقره، 250.» و هم صبورى وپایدارى در سختىها. «عِشْرُونَ صابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ» « انفال، 65» شب عاشورا امام حسین علیه السلام هم مناجات مىکرد و هم شمشیر تیز مىکرد.
*روز عرفه و شب عید قربان، زائر خانهى خدا دعا مىخواند و روز عید باید در قربانگاه با خونآشنا شود.
اسلام مالکیّت را مىپذیرد، «الناس مسلطون على اموالهم» « بحار، ج 2، ص 272.» ولى اجازه ضرر زدن به دیگرى را نمىدهد و آن را محدود مىسازد. «لا ضَرر و لا ضِرار» « کافى، ج 5، ص 28.»
آرى، اسلام دین یک بعدى نیست که تنها به جنبهاى توجّه کند و جوانب دیگر را فراموش کند، بلکه در هر کارى اعتدال ومیانهروى وراه مستقیم را سفارش مىکند.
پیام نگاشت:
1 . همهى هستى، در مسیرى که خداوند اراده کرده در حرکتند. خدایا! ما را نیز در راهى که خود دوست دارى قرار بده. «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ»
2 - درخواست هدایت به راه مستقیم، مهمترین خواستهى یکتاپرستان است.
«إِیَّاکَ نَعْبُدُ ... اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ»
3 -براى دستیابى به راه مستقیم، باید دعا نمود. «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ»
4 - ابتدا ستایش، آنگاه استمداد و دعا. «الْحَمْدُ لِلَّهِ ... اهْدِنَا»
5 - بهترین نمونه استعانت از خدا، درخواست راه مستقیم است. «إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ»
نکات نگاشت:
۱ - درخواست هدایت به صراط مستقیم، مهمترین خواسته انسان عارف به مقام الهى است. (الحمد للّه ... إیاک نستعین. إهدنا الصرط المستقیم)چنانچه «اهدنا الصراط المستقیم» در ارتباط با «الحمد للّه رب العالمین ...» ملاحظه شود، حاوى این پیام است که انسان پس از شناخت خدا هدفش سلوک در صراط مستقیم خواهد بود; یعنى، همان راهى که خداوند منتهى الیه آن است.
۲ - لزوم دعا به درگاه الهى براى دستیابى به صراط مستقیم (إهدنا الصرط المستقیم)
۳ - ستایش خدا و اظهار عبودیت به درگاه او از آداب دعاست. (الحمد للّه رب العلمین ... إهدنا الصرط المستقیم) از اینکه دعا به درگاه خدا و درخواست از او (اهدنا الصراط المستقیم)، پس از حمد و ستایش الهى و اظهار عبودیت در پیشگاه وى ذکر شده، مى توان به برداشت فوق دست یافت.
۴ - انسان همواره نیازمند هدایتهاى الهى است. (إهدنا الصرط المستقیم)
۵ - درخواست هدایت به «صراط مستقیم» شایسته ترین مورد براى استعانت از خدا (إیاک نستعین. إهدنا الصرط المستقیم) اگر «اهدنا...» در ارتباط با «إیاک نستعین» در نظر گرفته شود، بیانگر این معناست که هدایت به صراط مستقیم بالاترین موردى است که آدمى در نایل شدن به آن، نیازمند یارى خداوند مى باشد.
۶ - انسان بدون یارى شدن از جانب خدا، از راهیابى به صراط مستقیم ناتوان است. (إهدنا الصرط المستقیم)
۷ - یکتاپرستى و تنها از خدا یارى جستن، «صراط مستقیم» است. (إیاک نعبد و إیاک نستعین. إهدنا الصرط المستقیم) «ال» در «الصراط» مى تواند عهد ذکرى بوده و اشاره به حقایقى باشد که در آیات پیشین مطرح شده، و از آنهاست یکتاپرستى و تنها از خدا استعانت جستن.
۸ - ایمان به خدا و صفاتش، «صراط مستقیم» است. (الحمد للّه رب العلمین ... إهدنا الصرط المستقیم) از حقایقى که «الصراط المستقیم» مى تواند به آنهااشاره داشته باشد، ایمان به خدا و ربوبیت او و ... است که از «الحمد للّه» تا «مالک یوم الدین» به دست مى آید.
۹ - هدایت همگان به صراط مستقیم، آرمان انسان موحد است. (إهدنا الصرط المستقیم) به کارگیرى «اهدنا» (ما را هدایت کن) به جاى «اهدنى» (مرا هدایت کن) حاوى نکته اى است که در برداشت فوق آمده است.
۱۰ - هدایت داراى مراتب و مراحل بسیارى است. (إهدنا الصرط المستقیم) وقوع «اهدنا» پس از آیات گذشته، نشان مى دهد که درخواست کننده، انسانى هدایت یافته است. بنابراین باید گفت هدایت داراى مراحل بسیارى است تا صحیح باشد که: هر شخص راه یافته اى همچنان به صورت جدى تقاضاى هدایت داشته باشد.
۱۱ - دعا به درگاه خدا، نقش مؤثرى در دستیابى به هدایت دارد. (إهدنا الصرط المستقیم)