حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) درباره حروف مقطعه چه توضیحی به مردم دادند؟
مرحوم طبرسی در مجمع البیان(1) یازده قول در این زمینه برشمرده است.
علامه طباطبایی (رحمه الله علیه) با اشاره به این اقوال، غالب آن ها را صرف
احتمال دانسته و اصلا تفسیر نمی داند، برخی را نیز رد کرده و برخی را با
وجود داشتن مؤیدات روایی، با اصول و مبانی تفسیر قرآن، سازگار ندانسته؛ لذا
هیچ کدام را قانع کننده و مورد قبول نمی داند.
ایشان در نهایت می آورد: این حروف، رموزى هستند بین خداى تعالى و پیامبرش،
که معناى آن ها از ما پنهان است و فهم عادى ما راهى به درک آن ها ندارد،
مگر به این مقدار که حدس بزنیم بین این حروف و مضامینى که در سوره هاى هر
یک آمده ارتباط خاصى هست.
و چه بسا اگر اهل تحقیق در مشترکات این حروف دقت کنند، و مضامین سوره هایى
را که بعضى از این حروف در ابتداى آن ها آمده با یکدیگر مقایسه کنند، رموز
بیشتر برایشان کشف شود.(2)
در تفسیر نمونه آمده: این حروف، اشاره به این است که این کتاب آسمانى، با
آن عظمت و اهمیتى که تمام سخنوران عرب و غیر عرب را متحیر ساخته و
دانشمندان را از معارضه با آن عاجز نموده است، از نمونه همین حروفى است که
در اختیار همگان قرار دارد ...؛ آفریدگار جهان، همه انسان ها را دعوت به
مقابله به مثل نموده اما همه عاجز و ناتوان ماندند، و این نشان مىدهد که
قرآن، مولود فکر آدمى نیست.(3)
روایتی از امام سجاد (علیه السلام) در همین زمینه:
«کَذَّبَتْ قُرَیْشٌ وَ الْیَهُودُ بِالْقُرْآنِ وَ قَالُوا: «سِحْرٌ
مُبِینٌ تَقَوَّلَهُ» فَقَالَ اللَّهُ: «الم ذلِکَ الْکِتابُ» أَیْ یَا
مُحَمَّدُ هَذَا الْکِتَابُ الَّذِی أَنْزَلْنَاهُ عَلَیْکَ هُوَ
بِالْحُرُوفِ الْمُقَطَّعَةِ الَّتِی مِنْهَا «أَلِفٌ، لَامٌ، مِیمٌ» وَ
هِیَ بِلُغَتِکُمْ وَ حُرُوفِ هِجَائِکُمْ، فَأْتُوْا بِمِثْلِهِ إِنْ
کُنْتُمْ صَادِقِین»؛ قریش و یهود به قرآن نسبت ناروا دادند گفتند: قرآن
سحر است، آن را خودش ساخته و به خدا نسبت داده است، خداوند به آنها اعلام
فرمود: «الم ذلِکَ الْکِتابُ» یعنى: اى محمد! کتابى که بر تو فرو فرستادیم
از همین حروف مقطعه (الف- لام- م) و مانند آن است که همان حروف الفباى شما
است. بیاورید مثل آن را اگر راستگو هستید.(4)
نکته:
اقوال و احتمال های ذیل، مؤید روایی دارند:
ـ حروف مقطعه، اشاره به اسم ها و صفات خدا یا اسم اعظم اوست.
ـ اشاره به بلاها و نعمت ها و عمر ملت هاست.
ـ مقصود از این حروف آن است که قرآن با آنکه معجزه است، از همین حروف
معمولى ساخته شده ولى با این حال کسى نمى تواند مثل آن بیاورد.
بنابر این:
مورد خاص و مشخصی از سوی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) در تفسیر حروف
مقطعه قرآن، تعیین نشده و مفسران نیز به طور قطع، به موردی نرسیده اند و
بیان اقوال و نظرات نیز به صورت احتمال و غیرقطعی است.
____________
(1) طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 112.
(2) ر.ک: طباطبایی، تفسیر المیزان، ترجمه موسوی همدانی، ج 18، ص 6 تا 8.
(3) ر.ک: مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، ج 1، ص 62.
(4) حویزی، تفسیر نور الثقلین، ج 1، ص 27.