دلایل روانی امکان فهم قرآن-قسمت دوم
ب. قرآن کریم مقیاس اعتبار سنجی احادیث است:
اعتماد و استناد به حدیث، به منظور درک معانی مذهبی با مشکلاتی چون تعارض بین روایات رو به روست. ما در این مختصر از چگونگی این اختلاف و علل و عوامل ایجاد کننده ی آن سخن نمی گوییم، زیرا این اختلاف ناشی از اسبابی متعدد چون سوء نیت راویان، دروغ پردازی سوداگران حدیث، فقدان قدرت ضبط متون روایی، سوء فهم و عدم مبالات بعضی از راویان و... می باشد. لذا بحث ما منحصر است در اینکه با وجود چنین تعارضی در بین روایات چگونه می توان در فهم معارف دینی به این گونه روایات اعتماد و استناد کرد. به دلیل وجود این مشکل در زمان پیامبر اکرم (ص) و ائمه هدی (ع) و در خواست حل آن از جانب اصحاب ایشان، مقیاس ها و موازین مشخصی برای تشخیص روایات صحیح و مورد اعتماد از معصومان (ع) بیان شده است.
یکی از این شاخص ها قرآن کریم است که طبق روایات صحیح باید احادیثی که
متعارض اند را به قرآن عرضه نمود و از دو یا چند روایات متعارض، هر کدام را
که به آیات قرآن کریم مخالفت دارد رد کرد.
قال رسول (ص):
«ان علی کل حق حقیقه و علی کل صواب نوراً فما وافق کتاب
الله فخذوه و ما خالف کتاب الله فدعوه» (حرّ عاملی، بی تا: 18 / 78).
پیامبر اکر م (ص) فرمود: «به راستی که هر گفته ی حقی را حقیقتی است و هر رأی درست و صوابی را نوری، پس آنچه را موافق با کتاب خدا بود، برگیرید و آنچه را که مخالف با کتاب خداوند است رها کنید».
در قسمتی از خطبه ای که در منِی ایراد فرمود آمده است: «ایّها النّاس ما جاءکم عنّی یوافق کتاب الله فأنا قلته و ما جاءکم یخالف کتاب الله فلم أقله». (همان)
«ای مردم آنچه از جانب من برای شما نقل می شود، اگر موافق با کتاب خدا باشد، من گفته ام و اگر مخالف با آن باشد، من نگفته ام».
در مقبوله ی معروف عمر بن حنظله نیز موافقت با قرآن کریم به عنوان یکی از مرجحات اخبار متعارض و مقیاس سنجش احادیث مورد اعتماد ذکر شده است.
«ینظر فما وافق حکمه الکتاب و السنّه... فیؤخذ به و یترک ما خالف حکمه حکم الکتاب و السنّه...» (همان)
در جواب از سؤال عمر بن حنظله مبنی بر وجود دو خبر متعارض و تعیین تکلیف
در این باره به وی گفته شد: «باید با دقت بررسی شود. پس آنچه حکمش با حکم
کتاب و سنت موافق و مطابق است... باید اخذ شود و آنچه حکمش مخالف کتاب و
سنت است باید کنار گذاشته شود».
همچنین روایاتی، بدون آنکه نظر به تعارض روایات با یکدیگر باشد، اصولاً از پیروی مطالبی که مخالف با آیات قرآن کریم است منع کرده است. این احادیث در زمره ی روایات باطل و مردود معرفی شده است و گاه دستور داده شده این گونه روایات را مردود بدانید و به دیوار بزنید. در اینجا به چند نمونه از این روایات اشاره می کنیم:
از امام باقر (ع) نقل کرده اند که فرمود:
«کل شیء مردود الی الکتاب و السنّه و کل حدیث لا یوافق کتاب الله فهو زخرف» (کلینی 1388 باب های «الرّد الی الکتاب و السنّه» و «و الأخذ بالسنّه و شواهد الکتاب»): بازگشت هر چیزی به کتاب خدا و سنت است و هر حدیثی که موافق کتاب خدا نباشد سخن بیهوده است».
هشام بن حکم از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود:
«لا تقبلوا علینا حدیثاً الاّ ما وافق القرآن و السنّه او تجدون معه شاهداً من احادیثنا المتقدّمه فان المغیره بن سعید دسّ فی کتب اصحاب ابی احادیث لم یحدّث بها ابی فاتقّوا الله و لا تقبلوا علینا ما خالف قول ربّنا تعالی و سنّه محمد (ص)...» (تستری، بی تا، 9: 78): احادیثی را که از ما نقل می کنند قبول نکنید مگر احادیثی را که موافق با قرآن و سنت بود شاهدی از احادیث گذشته بر آن بیابید، زیرا مغیره بن سعید در کتب یاران پدرم دست برده، احادیثی را که پدرم نگفته است به وی نسبت داده است. تقوای خدا پیشه کنید و آنچه را مخالف با گفتار پروردگار و سنت پیامبر ماست قبول نکنید.
از رسول اکرم (ص) روایت کرده اند که فرمود:
«ان علی کل حقّ حقیقه و علی کل صواب نوراً فما وافق کتاب الله فخذوه و ما خالف کتاب الله فدعوه» (کلینی 1388 و حرّ عاملی، بی تا: 18 / 78): هر حقی را حقیقتی است و هر سخن درستی را نوری فرا راه. پس آنچه را که با کتاب خدا موافق است و مطابقت دارد، برگیرید و آنچه را که با آن مخالف است، واگذارید و رها کنید.
امام باقر (ع) فرمود:
«اذا حدّثتکم بشیٍء فاسألونی من کتاب الله» (همان: 48): هنگامی که درباره ی امری با شما سخن می گویم، از کتاب خدا از من سؤال کنید و دلیل آن را طلب نمایید.
مقیاس قرار دادن قرآن کریم و عرضه نمودن احادیث به آن و بررسی موافقت و مخالفت روایات با معانی و مقاصد آیات قرآن، در صورتی امکان پذیر است که قبل از بررسی احادیث، خود قرآن فهم پذیر و مستند باشد، در استخراج مضامین و مفاهیم آن نیازی به حدیث نباشد. زیرا اگر فهم قرآن کریم جز از راه مراجعه به احادیث ممکن نگردد، باید در تشخیص صحت و سقم مقاصد قرآن کریم احادیث را مقیاس قرارداد که این درست عکس مفاد روایات فوق است.
ادامه دارد....