سید محمد عبداللهی(اسماء الحسنی)

آموزه های قرآنی(تفسیر و علوم قرآنی)

سید محمد عبداللهی(اسماء الحسنی)

آموزه های قرآنی(تفسیر و علوم قرآنی)

سید محمد عبداللهی(اسماء الحسنی)

صفحه شخصی سید محمد عبداللهی دانش آموخته حوزه و دانشگاه که در سطح خارج فقه و اصول و کارشناسی ارشد دروس کلاسیک را گذرانده و مطالعات مستمری در بیش از چهار دهه بر اساس علایق و انگیزه های شخصی در باره تفسیر، معارف و علوم قرآنی ودارد.

شناسه های ارتباطی با نویسنده و بلاگ در پیام رسان ها

با شماره 09218305249

صفحه قرآنی رحیق در ایتا:

https://eitaa.com/rahighemakhtoom

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات
  • ۵ دی ۰۲، ۲۲:۲۴ - اصغر جاهدی
    احسنت
  • ۱۵ آذر ۰۲، ۲۳:۴۶ - منتظرالمهدی (عج)
    ممنون
  • ۸ مرداد ۹۷، ۱۲:۰۰ - منتظر المهدی
    خدا قوت
  • ۱ مرداد ۹۷، ۱۸:۴۰ - منتظر المهدی
    خدا قوت
نویسندگان

۱۱۲ مطلب توسط «سید محمد عبداللهی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

Image result for ‫تفسیر سوره حجرات‬‎



آیه 6 سوره حجرات


یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا أَنْ تُصِیبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلى ما فَعَلْتُمْ نادِمِینَ


اى کسانى که ایمان آورده اید! اگر شخص فاسقى خبرى براى شما بیاورد، درباره آن تحقیق کنید، مبادا به گروهى از روى ناآگاهى آسیب برسانید و از کرده خود پشیمان شوید.


واژه شناسی:

فاسق: اسم فاعل از ریشه فسق ثلاثی مجرد از فَعَلَ یَفعُلُ- به معنی بدکاری که از انجام دادن گناهان و زشتی های پرهیزی ندارد- کسی که از مسیر حقیقت و صلاح بیرون شده است- متجاوز و کسی از مرز شریعت عبور می کند- کسی که برابر دستورات قرآن و سنت یقینی عمل نمی کند.

این واژه به همراه مشتقات آن و در قالب های گوناگون 54 بار در موضوعات و مصادیق مختلف به کار رفته است.

نَبَاٍ:(نَبَاَ ینبئ ُ تنبیئاً و تنبئِةً) به معنی خبرو گزارش مهم و قابل توجه و این واژه به همراه قالب ها و مشتقات آن 80 بار در قرآن تکرار شده است.

شان نزول:

بر اساس روایات متعدّد از طرق شیعه و سنّى، این آیه درباره ولیدبن عقبه نازل شده است. زیرا پیامبر او را براى جمع‏آورى زکات از قبیله بنى مصطلق اعزام داشت، امّا از آنجا که میان او و این قبیله در دوران جاهلیّت، خصومتى شدید بود، هنگامى که اهل قبیله به استقبال او مى‏آمدند، گمان کرد که به قصد کشتن او آمده‏اند. لذا جلوتر نرفت و نزد پیامبر بازگشت و خبر داد که مردم از پرداخت زکات خوددارى کرده‏اند. پیامبر از این خبر ناراحت شد و تصمیم گرفت آنان را گوشمالى دهد. آیه فوق نازل شد و در مورد خبر فاسق دستور تحقیق داد.

روشن است که فسقِ ولیدبن عقبه، از ابتدا روشن نبود و گرنه پیامبر شخص فاسق را به عنوان نماینده خود جهت دریافت زکات اعزام نمى‏کرد، بلکه پس از دروغى که ولید در مورد سرباز زدن قبیله بنى‏المصطق از پرداخت زکات گفت، این آیه فسق او را آشکار ساخت تا پیامبر و مؤمنان بر اساس خبر او عمل نکنند.

امام حسین‏علیه السلام در احتجاجى که با ولید بن عقبه داشت فرمود: به خدا سوگند من تو را در دشمنى‏ات با علىّ‏بن ابى‏طالب‏علیهما السلام ملامت نمى‏کنم، زیرا خداوند، على را مؤمن و تو را فاسق خوانده است. سپس آیه فوق را تلاوت کردند.

نکته ها:

1-    مومنان وظیفه دارند گزارش های رسیده از اشخاصی که صداقت شان محرز نیست را بررسی کرده و به صرف خبر و گزارش وی اکتفا نکنند.

2-    وجوب بررسی صدق خبر فاسق منوط به مهم بودن آن است (وجوب تبین و روشن و شفاف سازی خبر در خصوص اخبار مهم و سرنوشت ساز)

3-    اخبار شخص عادل که صداقت او محرز شده است از تبین و فحص و جستجو بی نیاز است.

4-    ضرورت هوشیاری و احتیاط جامعه در برابر اخبار مهم اجتماعی

5-    وجود روحیه فسق و عصیانگری دارای تاثیر منفی در تشخیص ها و گزارش های فرد فاسق

6-    اعتماد به اخبار و گزارش های فاسقین و افراد بی بند وبار بدون تحقیق و بررسی خطر های زیانباری به دنبال دارد

7-    ترتیب اثر دادن به خبر فاسق بدون جستجو و تفحص کاری جاهلانه و ندامت بار برای جامعه است

8-    نقش ویرانگر منابع خبری فاسق و فاسد در مناسبات و امنیت جوامع

9-    لزوم دقت و احتیاط در زمینه امور مرتبط به سرنوشت مردم و امنیت جامعه

10-ضرورت بررسی اخبار مهم صرف نظر از گزارش دهنده و مخبر آن

11-جامعه صدر اسلام در معرض خطر از ناحیه گزارش ها و اخبار دروغین فاسقان

 

نکته های تکمیلی:

سؤال اول :

 در این آیه دستور تحقیق و بررسى آمده، ولى درآیه ‏ى 12 همین سوره، تجسّس، حرام شمرده شده است، آیا مى ‏شود تحقیق و تفحّص، هم حرام باشد و هم واجب؟

پاسخ: آنجا که تجسّس حرام است، درباره‏ى رفتار شخصىِ مردم است که ربطى به زندگى اجتماعى ندارد، ولى آنجا که واجب است، موردى است که به جامعه مربوط است و مى‏ خواهیم بر اساس آن، اقدام و عملى انجام دهیم که اگر به خاطر احترام فرد، تحقیق و بررسى نکنیم ممکن است جامعه در معرض فتنه و آشوب قرار گیرد.

سوال دوم:

فسق چیست و فاسق کیست؟

«فِسق» در لغت به معناى خارج شدن است و در اصطلاح قرآنى، به خارج شدن از راه مستقیم گفته مى ‏شود. این کلمه در برابر عدالت به کار مى ‏رود و فاسق به کسى گویند که مرتکب گناه کبیره‏اى شود و توبه نکند.

واژه «فِسق»، در قالب‏هاى گوناگون، پنجاه و چهار بار در قرآن آمده و در موضوعات و مصادیق مختلفى به کار رفته است از جمله:

1. در مورد انحراف‏هاى فرعون و قوم او: «انّهم کانوا قَوماً فاسقین»

2. در مورد افراد چند چهره و منافق: «انّ المنافقین همُ الفاسقون»

3. در مورد آزار دهندگان به انبیا و سرکشان از دستورات آنان:«قالوا یا موسى‏ انّا لن‏دخلها... القوم الفاسقین»

4. در مورد کسانى که طبق قانون الهى داورى و قضاوت نمى‏کنند: «و مَن لم یحکم بما اَنزلَ اللّه فَاولئک هم الفاسقون»

5. در مورد حیله گران: «...بما کانوا یَفسقون»

6. در مورد کسانى که وظیفه‏ى مهم امر به معروف و نهى از منکر را رها مى ‏کنند: «اَنجَینا الّذین یَنهَونَ عن السوء و اَخَذنَا الّذین ظلموا... بما کانوا یَفسقون»

7. در مورد کسانى که خانه، تجارت، فامیل و مادّیات را بر جهاد در راه خدا ترجیح مى‏ دهند: «ان کان آبائکم... اَحبّ... واللّه لا یَهدِى القومَ الفاسقین»

8. در مورد گناهان علنى و انحرافات جنسى و شهوت‏رانى ‏هاى ناروا. (قرآن به قوم لوط که گناه را در مجالس علنى و بى ‏پروا انجام مى ‏دادند، لقب فاسق داده است) «رِجزاً من السماء بما کانوا یَفسقون»

9. در مورد بهره‏ گیرى از غذاهاى حرام: «حُرّمت علیکم المَیتَةُ و الدّم... ذلکم فِسق»

10. در مورد تهمت زدن به زنان پاکدامن: «یَرمُونَ المحصنات... اولئک هم الفاسقون»


تحقیق، داروى دردهاى اجتماعى

در طول تاریخ، انبیا با مردم و اجتماعاتى روبرو بوده‏ اند که به انواع بیمارى‏ هاى اجتماعى و اخلاقى مبتلا بوده ‏اند و حتّى امروز با آن همه پیشرفت‏ هاى مهمى که در زندگى بشر شده است، هنوز آن بیمارى ‏ها به قوّت خود باقى است. بیمارى ‏هایى همچون:

تقلید کورکورانه از نیاکان و پیروى از عادات وآداب ورسوم خرافى.

پیروى از خیالات، شایعات، پیشگویى ‏ها و رؤیاهاى بى ‏اساس.

داورى و موضع‏گیرى بدون علم، ستایش یا انتقاد بدون علم و نوشتن و گفتن بدون علم.

داوریى شفابخش براى همه آن بیمارى ‏ها، تحقیق و بررسى است که در این آیه آمده است.

اگر جامعه اهل دقّت و تحقیق و بررسى باشد، همه‏ى این آفات و بلاهاى اجتماعى یکسره درمان مى ‏شود.

مشابه این آیه، آیه 94 سوره نساء است که مى‏فرماید: «یا ایّها الّذین آمنوا اذا ضربتم فى سبیل اللّه فتبیّنوا و لا تقولوا لمن ألقى الیکم السّلام لستَ مؤمناً تبتغون عرض الحیاة الدنیا فعند اللّه مغانم کثیرة کذلک کنتم من قبل فمَنّ اللّه علیکم فتبیّنوا اِنّ اللّه کان بما تعملون خبیراً» اى مؤمنان! هرگاه در راه خدا گام بر مى ‏دارید و سفر مى ‏کنید، تحقیق و بررسى کنید و به کسى که اظهار ایمان مى ‏کند نگوئید تو مؤمن نیستى و بخاطر به دست آوردن غنائم بى‏ گناهى را نکشید. زیرا نزد خداوند غنائم فراوانى است.

چنانکه در تاریخ آمده است: پس از جنگ خیبر، پیامبرصلى الله علیه وآله شخصى به نام اُسامةبن زید را همراه گروهى از مسلمانان به سوى یهودیانى که در یکى از روستاهاى فدک بودند فرستاد تا آنان را به اسلام یا قبول شرایط ذِمّه و تحت‏الحمایه بودن دعوت نماید، یکى از یهودیان (به نام مِرداس) با شنیدن خبر، اموال و خانواده خود را در پناه کوهى قرار داد و با گفتن «لا اله الاّ اللّه محمّدٌ رَسولُ اللّه» به استقبال مسلمانان آمد. اُسامه به گمان این‏که او از ترس، اسلام آورده و اسلام او واقعى نیست، او را کشت. رسول خدا پس از اطلاع، به شدّت ناراحت شدند و آیه فوق نازل شد.

خبر در اسلام‏

اسلام درباره‏ى چگونگى سخن و نقل خبر تأکیدهاى فروانى کرده است از جمله:

الف) قرآن از کسانى که هر خبرى را مى‏شنوند و نسنجیده آن را نشر مى‏دهند، به شدّت انتقاد کرده و مى‏فرماید: خبر را به اهل استنباط عرضه کنید و اگر حقّانیّت آن ثابت شد، آنگاه آن را پخش کنید.

ب) قرآن براى کسانى که با پخش اخبار دروغ، در جامعه دغدغه ایجاد مى‏کنند، کیفرى سخت معیّن فرموده است.

ج) پیامبر اسلام‏صلى الله علیه وآله در سال آخر عمر شریف خود در سفر حج فرمودند: کسانى که خبرهاى دروغى از من نقل مى‏ کنند، زیادند و در آینده زیادتر خواهند شد، هر کس آگاهانه به من نسبت دروغ بدهد، جایگاهش دوزخ است و هر چه از من شنیدید، به قرآن و سنّت من عرضه کنید، پس اگر موافق آن دو بود بپذیرید وگرنه ردّ کنید.

د) امام صادق‏علیه السلام به کسى که خبرهاى دروغى را به پدرش امام باقرعلیه السلام نسبت مى‏داد، لعنت کردند و فرمودند: هر چه از ما شنیدید، اگر شاهد و گواهى از قرآن یا سایر سخنان ما بر آن پیدا کردید، بپذیرید وگرنه نپذیرید.

ه) امام رضاعلیه السلام فرمودند: سند سخنان ما، قرآن و سنّت رسول‏ خداصلى الله علیه وآله است.

و) یکى از مهم‏ترین علوم اسلامى، علم رجال است که براى شناخت خبر صحیح از غیر صحیح، افرادى را که حدیث نقل مى‏کنند، مورد ارزیابى و بررسى قرار مى‏دهد.

منابع:

تفسیر نمونه

تفسیر نور

تفسیر المیزان

کتب لغت و قاموس اللغه

 

 

  • سید محمد عبداللهی
  • ۰
  • ۰

Image result for ‫تفسیر سوره حجرات‬‎


آیه 4 و 5 سوره حجرات

 

إِنَّ الَّذِینَ یُنَادُونَکَ مِنْ وَرَاءِ الْحُجُرَاتِ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ* وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَیْهِمْ لَکَانَ خَیْرًا لَّهُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ*


(ولی) کسانی که تو را از پشت حجره‌ها بلند صدا می‌زنند، بیشترشان نمی‌فهمند!* اگر آنها صبر می‌کردند تا خود به سراغشان آیی، برای آنان بهتر بود؛ و خداوند آمرزنده و رحیم است!*


واژه شناسی:

حجرات: جمع حجره به معنی اتاق ها

وراء: اسم جهت و ظرف مکان با کاربرد یکسان در مذکر و مونث به معنی پشت سر

ینادون: از نادی ینادی سوم شخص جمع مضارع از باب مفاعله به معنی صدا می زنند.


نکته ها:

ü     با توجه به اهمیت آداب اجتماعی در اسلام در موارد بسیاری قرآن از جمله سوره حجرات به این پایه محکم روابط انسانی تصریح و یا اشاره دارد. و یکی از اسم هایی که برخی مفسران برای این سوره برشمرده اند سوره الاداب است.

ü     یکی از در س ها ی این آیه و قانون کلی زندگی صدا نزدن همدیگراز بیرون منزل و محل کار است.

ü     در تفسیر نور به نقل از تفسیر روح المعانی آلوسی می خوانیم: ابن عباس به خانه‏ى استادش مى‏رفت، ولى درِ خانه را نمى‏زد و صبر مى‏کرد تا خود استاد بیرون بیاید. از او پرسیدند: چرا در نمى‏زنى؟ و او در پاسخ این آیه را تلاوت مى‏کرد: «و لو انّهم صَبَروا حتّى تَخرُجَ الیهم لَکان خَیراً لَهم» اگر مردم صبر کنند تا تو از خانه خارج شوى براى آنان بهتر است.

ü     اتاق‏هاى خانه پیامبرصلى الله علیه وآله به تعداد همسران او بود و هریک از آنان، حجره‏اى مستقل داشت. این اتاق‏ها بسیار ساده و بى‏آلایش بود و متأسفانه در زمان ولیدبن عبدالملک خراب و جزو مسجد قرار داده شد. اى کاش این حجره‏ها به حال خود باقى مى‏ماند تا مردم جهان این سادگى را مى‏دیدند و عبرت مى‏گرفتند!

ü     رعایت ادب نشانه اندیشه و خرد سلیم در انسان است. حضرت على ‏علیه السلام مى‏فرماید: «لا عَقلَ لِمَن لا أدبَ له»، کسى که ادب ندارد، در واقع عاقل نیست. (غررالحکم)

 

پیام ها:

ü     اقدام بی ادبانه برخی از مسلمانان به صدا زدن رسول خداوند از بیرون منزل با لحنی زشت

ü     نکوهش خداوند نسبت به اشخاصی که به دور از ادب انسانی با پیامبر الهی برخورد می کردند

ü     خانه پیامبر اسلام دارای حجره و اتاق های متعدد بود.

ü     فراخواندن پیامبر از پشت و بیرون منزل با فریاد های بلند شیوه بی خردان است.

ü     روابط اجتماعی پیامبر با مومنان روابطی ساده و به دور از تشریفات بود

ü     رعایت ادب و حرمت حریم افراد در روابط اجتماعی نشانگرمیزان اندیشه و خرد انسان

ü     بی ادبان فاقد اندیشه و خرد سالم

ü     ملاک سنجش عقل افراد در حرمت گذاری و رعایت ادب

ü     ادب معاشرت در ملاقات پیامبر مقتضی شکیبایی و رعایت شئونات فردی و اجتماعی رسول خداوند

ü     بی انضباطی و ووقت نشناسی برخی از مسلمانان برای ملاقات با پیامبر(با این که پیامبر مسئول حکومت اسلامی و دارای برنامه های بسیار در امر حکومت است)

ü     پیامبر دارای برنامه ای معین برای ملاقات با مردم

ü     تعلیم ادب از سوی خداوند در چگونگی و روش ملاقات با پیامبر

ü     اهمیت آداب و روابط اجتماعی در نگاه دین

ü     رعایت حرمت و ادب محضر رسول دارای خیر و منفعت برای خودِ مسلمانان

ü     غفرانیت و رحیمیت خداوند شامل حال مومنان (صفت بخشایش و مهرورزی برای خداوند)

ü     رفتار نامناسب و بی ادبانه با پیامبر گناهی نیازمند آمرزش خداوند

ü     نوید خداوند به باز بودن راه توبه برای نا آگاهان به رعایت ادب در محضر رسول و حفظ حرمت پیامبری

ü     گناه مانع برخورداری انسان از رحمت گسترده حق (توبه- غفران- رحمت)

ü     منشاء غفران و رحمت خداوند مقام الوهیت و خداوندگاری اوست.

  • سید محمد عبداللهی
  • ۰
  • ۰
Image result for ‫تفسیر سوره حجرات‬‎
آیهإِنَّ الَّذِینَ یَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولَٰئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَىٰ ۚ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِیمٌ*(آیه 3)

آنها که صدای خود را نزد رسول خدا کوتاه می‌کنند همان کسانی هستند که خداوند دلهایشان را برای تقوا خالص نموده، و برای آنان آمرزش و پاداش عظیمی است!
واژها:

غَضَّ :(ثلاثی مجرد مضاعف غضض ) نگاه نکرد،صدایش را بر نیاورد-کوتاه کردن نگاه و صدا یغضون:(مضرع سوم شخص جمع ) پایین می آورند،آهسته بر می آورند.
اصوات: جمع مکسر صوت :صداها
امتحن: مفرد مذکر غایب ماضی از باب افتعال –آزمایش کرد- قلبش را از ناخالصی پاک کرد –از ریشه مَحَنَ
قلوب: جمع مکسر قلب- دل،خرد-مغز و خالص هر چیزی

نکته ها:

1-     * اگر ادب در کلام لازم است ،در رفتار و کردار، شایسته تر است.
2-     * آهسته سخن گفتن نشانه ادب،تواضع،وقار و متانت وآرامش انسان است.
3-     * آزمایش دل های آدمیان برای آشکار ساختن میزان پاکی و تقوای درون آنان است. (چه بسیار افرادی که در ظاهر مودب و متواضع هستند ولیکن در درون متکبرند- ادب شان به اقتضای منافع شخصی و ریاکارانه است-)
4-      *پاداش های خداوند معمولا با صفات "کریم"،"عظیم"،"کبیر" و "غیر ممنون"(پیوسته و غیر منقطع)همراه است و سرچشمه همه آنها رحمت و لطف بی نهایت خداست.
5-     * آیه در بیان ادب سخن گفتن با رسول خداست . و به اقتضای مطلب دستورات اسلام در باره نوع سخن و گوینده و چگونگی بیان را مطرح می کنیم
-          واقعیت و حقیقت داشتن سخن(بنباءٍ یقین)
-          دل پسندی سخن(قول طیب)
-          رسا و شفافیت(قول بلیغ)
-          ادای نرم و ملایم(قولاً لیِّناً)
-          بزرگوارانه و کریمانه(قولاً کریماً)
-          پذیرش و عمل به آن آسان(قولاً میسوراً)
-          عاری از هرگونه لغو و هرزه گویی(اجتنبوا قول الزور)
-          همراه با کردارو عمل(لم تقولون مالا یفعلون)

پیام ها:

1-     * تقوا مستلزم تواضع و احترام نسبت به پیامبر و رهبری الهی
2-      *رعایت حرمت محضر رسول خدا مورد تشویق خداوند
3-      *انتساب پیامبر به خداوند راز حرمت والای آن حضرت
4-     * نرمش در گفتار و رعایت ادب در محضر رسول خدا نشانه توفیق یافتگان در آزمون تقوی
5-    *  مومنان تحت تمرین و آزمون الهی برای رسیدن به رشد و مرتبه تقوی(امتحان الهی زمینه ساز پدیده ی رشد و تعالی و وصول به تقوی)
6-    *  تقوای قلبی و درونی مرتبه والا و ارزشمند ایران
7-      *عدم تعالی ایمان و تقوی با وجود بعضی از خطاها و کاستی های قابل بخشش در زندگی فرد
8-     * تقوی زمینه ساز غفران و پاداش عظیم خداوند
9-      *پاداش های الهی بر اساس مراتب ایمان افراد
10-  *ضرورت توبیخ خلافکار و تشویق درستکار
11-  *لزوم استمرار ادب و رعایت حریم الهی اولیای خداوند
12-  *توبه و پاکی از گناه زمینه دریافت الطاف ویژه الهی
13-  *لازمه ایمان و تقوی عصمت از گناه نیست(مومنان دچار لغزش می شوند و لیکن به زودی جبران می کنند)
  • سید محمد عبداللهی
  • ۰
  • ۰
با سلام و عرض ادب

با توجه به اعلام مرکز برنامه ریزی وزارت مبنی بر برگزاری ضمن خدمت در استان ها سوالات آزمون کتاب طهارت روح را به تفکیک مراحل چهارگانه آزمون را با پاسخ صحیح در اختیار همکاران قرار می دهیم.امید وارم همکاران موضوع و لینک وبلاگ را در گروههای پیام رسان خود اطلاع رسانی کنند.

ضمنا هم اکنون خراسان جنوبی قصد برگزاری این دوره را دارد.

در پاسخ به سوال برخی دوستان اعلام می کنیم این وبلاگ تنها در موضوعات قرآنی و دینی فعالیت می کند. برای موضوعات دیگر ضمن خدمت به سایت های مرتبط مراجعه فرمایید.

از همکارانی که وبلاگ را دنبال می کنند تشکر می کنم.

  • سید محمد عبداللهی
  • ۰
  • ۰
همکاران شاغل در استان قم
با سلام
کلیه همکارانی که موفق به شرکت در آزمون تربیت در پرتو عبادت نشده اند و یا نمره قبولی کسب نکرده و یا در بین آزمون اینترنت قطع شده امروز 17-4-97 می توانند با ورود با سامانه ال تی ام اس ثبت نام کنند.
آزمون در تاریخ های 23 و 24 تیرماه برگزار می گردد.
لطفا در گروهها به دوستان خود اطلاع دهید. و درمعرفی این صفحه قدم خیری بردارید.
  • سید محمد عبداللهی
  • ۱
  • ۰


Image result for ?کتاب طهارت روح?‎


با سلام و عرض ادب

با توجه به این که مرحله دوم آزمون ضمن خدمت "تربیت در پرتو عبادت" چهارشنبه 97-3-23 تعیین شده و در خواست برخی همکاران بدین وسیله متن کامل محتوای کتاب طهارت روح در اختیار علاقه مندان  قرار می گیرد.

امیدوارم این کتاب بسیار ارزشمند در زمینه معرفت عمیق تر ما نسبت به عبادت مورد استفاده قرار گیرد.


  • سید محمد عبداللهی
  • ۰
  • ۰
  • سید محمد عبداللهی
  • ۰
  • ۰
پست موقت
مژده برای دوست داران معارف قرآنی




طرح ملی حفظ قرآن کریم بشارت ۱۴۵۲


 پویش ملی حفظ جزء سی قرآن کریم


دوره آموزشی سبک زندگی قرآنی با محوریت جزء سی ام قرآن شریف و قابل محاسبه ضمن خدمت برای کارکنان دولت با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی 

در سایت "http://besharat.irib.ir/"

و سایت فرایاد"https://medu.farayad.org/"

و سامانه "http://ltms.medu.ir"برای فرهنگیان فراهم است.

جهت کسب آگاهی بیشتر به سایت بشارت قرآنی مراجعه فرمایید.



  • سید محمد عبداللهی
  • ۱
  • ۰


بخش کوتاهی از کتاب طهارت روح


"انسان ممکن است جانداران یا درختان یا بتهاى زرّین یا سنگى یا خداى نادیدنى یا مردى ربّانى یا پیشوایى شیطانى صفت را بپرستد ؛ مى تواند نیاکان یا ملّت یاطبقه یا حزب خود یا پول و کامیابى را بپرستد ... او ممکن است از مجموعه معتقداتش به عنوان دین ، ممتاز از معتقدات غیر دینى ، آگاه باشد و ممکن است بر عکس ، فکر کند که هیچ دینى ندارد . مسأله بر سر این نیست که دین دارد یا ندارد ، مسأله بر سر این است که کدام دین را دارد ."


  • سید محمد عبداللهی
  • ۰
  • ۰
  • سید محمد عبداللهی