سید محمد عبداللهی(اسماء الحسنی)

آموزه های قرآنی(تفسیر و علوم قرآنی)

سید محمد عبداللهی(اسماء الحسنی)

آموزه های قرآنی(تفسیر و علوم قرآنی)

سید محمد عبداللهی(اسماء الحسنی)

صفحه شخصی سید محمد عبداللهی دانش آموخته حوزه و دانشگاه که در سطح خارج فقه و اصول و کارشناسی ارشد دروس کلاسیک را گذرانده و مطالعات مستمری در بیش از چهار دهه بر اساس علایق و انگیزه های شخصی در باره تفسیر، معارف و علوم قرآنی ودارد.

شناسه های ارتباطی با نویسنده و بلاگ در پیام رسان ها

با شماره 09218305249

صفحه قرآنی رحیق در ایتا:

https://eitaa.com/rahighemakhtoom

آخرین نظرات
  • ۵ دی ۰۲، ۲۲:۲۴ - اصغر جاهدی
    احسنت
  • ۱۵ آذر ۰۲، ۲۳:۴۶ - منتظرالمهدی (عج)
    ممنون
  • ۸ مرداد ۹۷، ۱۲:۰۰ - منتظر المهدی
    خدا قوت
  • ۱ مرداد ۹۷، ۱۸:۴۰ - منتظر المهدی
    خدا قوت
نویسندگان

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آداب اجتماعی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

Image result for ‫تفسیر سوره حجرات‬‎

آیه 9 سوره حجرات

 

وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا  فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّى تَفِیءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ  فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ.


 و اگر دو طایفه از مؤمنان با هم بجنگند، میان آن دو را اصلاح دهید، و اگر [باز] یکى از آن دو بر دیگرى تعدّى کرد، با آن [طایفه‌اى‌] که تعدّى مى‌کند بجنگید تا به فرمان خدا بازگردد. پس اگر باز گشت، میان آنها را دادگرانه سازش دهید و عدالت کنید، که خدا دادگران را دوست مى‌دارد.(ترجمه فولاند وند)


واژه شناسی


طائفه:این واژه در معانی گوناگونی به کار می رود از قبیل: آل، اعقاب، امت، ایل، تیره، جماعت، جنس، خاندان، خانواده، دسته، دودمان، سلسله، عشیره، قبیله، قوم، گروه، ملت.در فرهنگ فارسی معین در باره آن می خوانیم: (یِ فِ) [ ع . طائفة ] 1 - (اِفا.) مؤنث طایف . 2 - تیره ، دسته . 3 - پاره ای از چیزی . ج . طوایف . در فرهنگ اصطلاحات المعانی نیز نزدیک به آنچه در فرهنگ معین وجود دارد آمده است.


تَفیءُ: از ریشه "فَیء" (به فتح فاء) رجوع. «فاءَ فَیْئاً:رَجَعَ» گویند:«هُوَ سَریعُ الْفیْ‏ء عَنْ غَضَبِهِ»یعنی او از خشمش زود برمی گردد. این واژه با مشتقات آن 8 بار در کتاب مقدس قرآن آمده است.


اَقسِطوا: از ریشه قِسط- - دادگری کنید. مراد دادگری در پیاده کردن شرائط و مواد صلح در همه احوال و اعمال است.کلمه (اقساط) - به کسره همزه به معناى آن است که به هر یک ، آن حقى را که مستحق است و آن سهمى را که دارد بدهى.(المیزان)

قَسط با فتح قاف به معنی ظلم و جور و بیداد است . مقسطین از قِسط در معنای مثبت و قاسطین از قَسط به معنای منفی به کار می رود.این ریشه و مشتقات آن حدود 15 بار در قرآن آمده است.


تَبغی: از ریشه بَغی و در این معانی بکار رفته است: تعدی‌، تجاوز از حد، ظلم‌، حسد و کذب‌ - ریشه ثلاثی‌ این‌ واژه‌ به‌ دو صورت‌ مجرد و مزید به‌ کار رفته‌، و معمولاً صیغه ثلاثی‌ مزید آن‌، «ابتغاء» به‌ معنای‌ خواستن‌، و مجرد آن‌ بیشتر به‌ معنای‌ ظلم‌ و تجاوز از حد آمده‌ است‌. این کلمه 96 باردر قالب های گوناگون  در قرآن آمده است

 

شان نزول:


«شیخ طوسى» صاحب تبیان گویند: این آیه درباره دو طائفه از انصار نازل شده که میان آن‌ها جنگى اتفاق افتاده بود، چنان که طبرى ذکر نموده است.

در تفاسیر جامع البیان و ابن ابى حاتم از سدى نقل شده که مردى از انصار بنام عمران زنى داشت بنام ام‌زید و به او علاقمند بود. روزى آن زن براى دیدار طائفه خود از خانه بیرون مى آید. شوهرش او را به این علت در بالاى غرفه زندانى می‌کند. زن مزبور به دنبال طائفه خود می‌فرستد. قوم او از زندان شوهر وى را خلاص کرده و از غرفه پائین مى آورند. شوهر نیز به دنبال طائفه خود فرستاده و کمک مى طلبد بین دو طائفه زن و شوهر نزاع سختى درمی‌گیرد. سپس این آیه نازل می‌شود و پیامبر به دنبال آن‌ها فرستاده و میان آنان را آشتى می‌دهد. در سنن سعید بن منصور و تفسیر جامع البیان از ابن مالک و قتاده نیز نزاع میان دو نفر مسلمان روایت شده است.


توجه: 

بنابر فرمایش مفسر بزرگ تسنیم حضرت علامه جوادی آملی، این شان نزول بیان یکی از مصادیق و تطبیق است و آیه را محدود نمی کند.


پیام ها ونکته ها:


1)     ) مسلمانان وظیفه دارند برای برقراری صلح و از میان رفتن جنگ و درگیری های داخلی طوایف کشورهای   اسلامی تلاش کنند.

2)      )خداوند خواهان حاکمیت جو و فضای مسالمت و آشتی میان گروههای امت اسلامی است

3)      )لزوم مبارزه و نبرد عدالت خواهانه با گروه متجاوز و سرکش

4)      )امت اسلامی ملزم و موظف به نبرد با هرگونه تجاوز و سرکشی در قلمرو حاکمیت اسلامی

5)      )لزوم ادامه جنگ با متجاوز تا مرجله تسلیم وی در برابر امر الهی و گردن نهادن به اتمام جنگ و انعقاد صلح

6)      )گردن نهادن گروههای اسلامی متخاصم به صلح ،تکلیفی الهی است.

7)      )ضرورت رعایت عدل و انصاف و ایجاد صلح میان دو گروه مسلمان درگیر جنگ

8)      )وظیفه جبران خسارت از سوی گروه متجاوز و سرکش(باغی)به خسارت های وارد شده بر گروه دیگر

9)      )خداوند خواهان رعایت عدل و انصاف و از بین بردن ظلم در همه زمینه ها

10) میانجی گری نیازمند رعایت عدل و انصاف

11) عمل مبتنی بر عدالت از مصادیق و نمونه های قسط است

12) خداوند دوست دار انصاف پیشگان عدالت خواه

13) صلح نا عادلانه و مماشات با متجاوز مورد تایید و رضایت الهی نیست.


مباحث آیه 9 ادامه دارد.....


  • سید محمد عبداللهی
  • ۰
  • ۰

Image result for ‫تفسیر سوره حجرات‬‎


آیه 4 و 5 سوره حجرات

 

إِنَّ الَّذِینَ یُنَادُونَکَ مِنْ وَرَاءِ الْحُجُرَاتِ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ* وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَیْهِمْ لَکَانَ خَیْرًا لَّهُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ*


(ولی) کسانی که تو را از پشت حجره‌ها بلند صدا می‌زنند، بیشترشان نمی‌فهمند!* اگر آنها صبر می‌کردند تا خود به سراغشان آیی، برای آنان بهتر بود؛ و خداوند آمرزنده و رحیم است!*


واژه شناسی:

حجرات: جمع حجره به معنی اتاق ها

وراء: اسم جهت و ظرف مکان با کاربرد یکسان در مذکر و مونث به معنی پشت سر

ینادون: از نادی ینادی سوم شخص جمع مضارع از باب مفاعله به معنی صدا می زنند.


نکته ها:

ü     با توجه به اهمیت آداب اجتماعی در اسلام در موارد بسیاری قرآن از جمله سوره حجرات به این پایه محکم روابط انسانی تصریح و یا اشاره دارد. و یکی از اسم هایی که برخی مفسران برای این سوره برشمرده اند سوره الاداب است.

ü     یکی از در س ها ی این آیه و قانون کلی زندگی صدا نزدن همدیگراز بیرون منزل و محل کار است.

ü     در تفسیر نور به نقل از تفسیر روح المعانی آلوسی می خوانیم: ابن عباس به خانه‏ى استادش مى‏رفت، ولى درِ خانه را نمى‏زد و صبر مى‏کرد تا خود استاد بیرون بیاید. از او پرسیدند: چرا در نمى‏زنى؟ و او در پاسخ این آیه را تلاوت مى‏کرد: «و لو انّهم صَبَروا حتّى تَخرُجَ الیهم لَکان خَیراً لَهم» اگر مردم صبر کنند تا تو از خانه خارج شوى براى آنان بهتر است.

ü     اتاق‏هاى خانه پیامبرصلى الله علیه وآله به تعداد همسران او بود و هریک از آنان، حجره‏اى مستقل داشت. این اتاق‏ها بسیار ساده و بى‏آلایش بود و متأسفانه در زمان ولیدبن عبدالملک خراب و جزو مسجد قرار داده شد. اى کاش این حجره‏ها به حال خود باقى مى‏ماند تا مردم جهان این سادگى را مى‏دیدند و عبرت مى‏گرفتند!

ü     رعایت ادب نشانه اندیشه و خرد سلیم در انسان است. حضرت على ‏علیه السلام مى‏فرماید: «لا عَقلَ لِمَن لا أدبَ له»، کسى که ادب ندارد، در واقع عاقل نیست. (غررالحکم)

 

پیام ها:

ü     اقدام بی ادبانه برخی از مسلمانان به صدا زدن رسول خداوند از بیرون منزل با لحنی زشت

ü     نکوهش خداوند نسبت به اشخاصی که به دور از ادب انسانی با پیامبر الهی برخورد می کردند

ü     خانه پیامبر اسلام دارای حجره و اتاق های متعدد بود.

ü     فراخواندن پیامبر از پشت و بیرون منزل با فریاد های بلند شیوه بی خردان است.

ü     روابط اجتماعی پیامبر با مومنان روابطی ساده و به دور از تشریفات بود

ü     رعایت ادب و حرمت حریم افراد در روابط اجتماعی نشانگرمیزان اندیشه و خرد انسان

ü     بی ادبان فاقد اندیشه و خرد سالم

ü     ملاک سنجش عقل افراد در حرمت گذاری و رعایت ادب

ü     ادب معاشرت در ملاقات پیامبر مقتضی شکیبایی و رعایت شئونات فردی و اجتماعی رسول خداوند

ü     بی انضباطی و ووقت نشناسی برخی از مسلمانان برای ملاقات با پیامبر(با این که پیامبر مسئول حکومت اسلامی و دارای برنامه های بسیار در امر حکومت است)

ü     پیامبر دارای برنامه ای معین برای ملاقات با مردم

ü     تعلیم ادب از سوی خداوند در چگونگی و روش ملاقات با پیامبر

ü     اهمیت آداب و روابط اجتماعی در نگاه دین

ü     رعایت حرمت و ادب محضر رسول دارای خیر و منفعت برای خودِ مسلمانان

ü     غفرانیت و رحیمیت خداوند شامل حال مومنان (صفت بخشایش و مهرورزی برای خداوند)

ü     رفتار نامناسب و بی ادبانه با پیامبر گناهی نیازمند آمرزش خداوند

ü     نوید خداوند به باز بودن راه توبه برای نا آگاهان به رعایت ادب در محضر رسول و حفظ حرمت پیامبری

ü     گناه مانع برخورداری انسان از رحمت گسترده حق (توبه- غفران- رحمت)

ü     منشاء غفران و رحمت خداوند مقام الوهیت و خداوندگاری اوست.

  • سید محمد عبداللهی
  • ۰
  • ۰

Image result for ‫تفسیر سوره حجرات‬‎


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ*یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ

إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ*


به نام خدای بخشاینده مهربان*ای کسانی که ایمان آورده اید، بر خدا و، پیامبر او پیشی مگیرید و از خدابترسید، زیرا خدا شنوا و داناست


 شأن نزول :

ابن کدینة الاودى گوید: مردى از امیرالمومنین على علیه السلام درباره این آیه پرسید که براى چه کسى نازل شده است؟ فرمود: درباره دو نفر از قریش نازل گردیده است.(2)
و نیز گویند: درباره دو طایفه بنى عدى و بنى تمیم نازل شده که نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده بودند و در مقابل حجره پیامبر ایستاده و با صداى بلند آواز می دادند و مى‏ گفتند: یا رسول الله بیرون بیا که تو را ببینیم. وقتى که پیامبر از حجره بیرون آمد و با آنان مشغول صحبت گردید. در راه رفتن از پیامبر جلوتر مى‏ رفتند و هنگام صحبت با یکدیگر با صداى بلند همدیگر را می خواندند و بر رسول خدا صلی الله علیه و آله به لفظ یا محمد خطاب مینمودند سپس این آیه نازل گردید.(3)

   
از طریق ابن جریج از ابن ابى ملیکه روایت شده که عبدالله بن زبیر به او خبر داده و گفته است که طائفه بنى تمیم نزد پیامبر آمده بودند و می خواستند تا یکى از میان ایشان از طرف رسول خدا صلی الله علیه و آله به سمت امیر برگزیده شود. ابوبکر یک نفر را که نام وى قعقاع بن معبد بود بدین منظور پیشنهاد نموده و اختیار کرده بود و عمر بن الخطاب فرد دیگرى را که نام وى اقرع بن حابس بود بدین منظور پیشنهاد نموده و برگزیده بود. در این میان ابوبکر به عمر گفت: آیا مقصود تو از این انتخاب مخالفت با من بوده است؟
عمر در جواب گفت: مراد من از این انتخاب مخالفت با تو نبود سخنان این دو نفر به مشاجره لفظى کشیده شد و صداهاى خود را در حین مشاجره بلند کرده و با آواز بلند با یکدیگر سخن مى‏ گفتند. سپس در چنین موقعى این آیه نازل گردید.(4)
شأن و نزول مذکور درباره آیه دوم این سوره نازل شده است.(5)
حسن بصرى گوید: عده‏ اى در روز عید قربان قبل از نماز عید و پیش از آن که پیامبر اقدام به ذبح بنماید. عمل قربانى و ذبح را انجام دادند سپس این آیه نازل شد و از طرف پیامبر به آنان دستور داده شد تا عمل ذبح را اعاده نمایند.(6)
و نیز گویند: مردى قبل از نماز عید اقدام به ذبح نموده بود سپس این آیه نازل گردید.(7) عائشه گوید: عده‏ اى یک روز قبل از ماه رمضان به عنوان یوم الشک روزه گرفته بودند و پیش از آن که پیامبر روزه بگیرد، اقدام به روزه گرفتن نموده بودند سپس این آیه نازل شد.(8)
مقاتل بن حیان گوید: پیامبر بیست و هفت تن را به سرکردگى منذر بن عمرو الانصارى به تهامه فرستاد. اینان وقتى که به بئرمعونه رسیدند قومى از مشرکین بنى عامر به آنان برخوردند. ایشان را بکشتند سه نفر موفق به فرار شدند و به سوى مدینه آمدند که پیامبر را از این موضوع باخبر سازند چون به دروازه مدینه رسیدند، دو نفر از قبیله بنى عامر را دیدند که از نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله مى‏ آمدند.
این دو نفر را به تلافى مشرکین بنى عامر به قتل رسانیدند و البته این کشتن بدون دستور و اجازه رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده است و پیامبر را از کار آنان خوش نیامد و این آیه نازل گردید.(9)


شان نزول یعنی چه؟!

1-هر گاه به مناسبت جریانی درباره شخص و یا حادثه ای ، خواه در گذشته یا حال یا آینده و یا درباره فرض احکام ، آیه یا آیاتی نازل شود ، همه این موارد را شان نزول آن آیات می گویند، مثلا می گویند که فلان آیه درباره عصمت انبیا یا عصمت ملائکه یا حضرت ابراهیم یا نوح یا آدم نازل شده است که تمامی این ها را شان نزول آیه می گویند.
اصطلاح دیگری در علوم قرآن وجود دارد، به نام سبب نزول که بیش تر مفسران میان این دو ( شان نزول و سبب نزول ) فرقی قائل نیستند. اما شان نزول اعم و سبب نزول اخصّ است .
تعریف سبب نزول به حادثه یا پیش آمدی می گویند که متعاقب آن ، آیه یا آیاتی نازل شده باشد . آن پیش آمد، باعث و موجب نزول گردیده است. (10)
2- هر آیه ای از قرآن شان نزول نداشته و در واقعه خاصی نازل نشده، بلکه تعداد محدود و کمی از آیات نسبت به کل قرآن شان نزول دارد . بیش تر آیات بدون اینکه واقعه خاصی پیش آمده باشد، بر پیامبر نازل شده اند.
داستان های پیامبران هم هر مقطعش در یک زمان برای آثار تربیتی که داشته ، بر پیامبر نازل شده، چون قرآن کتاب تاریخ محض نبوده ، همه آن را در یک جا و به ترتیب از اول تا آخر شرح نداده، بلکه در هر مقطع به قسمتی که پیام مناسب آن مقطع را داشته، اشاره کرده است.
3- می توان از کتاب تفسیری برای آگاهی شان نزول آیات استفاده کرد. از جمله تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی ذیل آیات خصوصا شروع سوره ها مراجعه نمائید. بسیار مناسب است . کتاب های غیر تفسیری هم در این زمینه قابل استفاده وجود دارد :
1- اسباب النزول ،نوشته دکترسید محمد باقر حجتی.
2- اسباب النزول واحدی ،ترجمه اسلامی

------------------------

  پانویس
(2). کتاب الاختصاص از شیخ مفید.

(3). تفسیر على بن ابراهیم.
(4). صحیح بخارى و دیگران از علماء عامه.
(5). تفسیر کشف الاسرار.
(6). تفسیر ابن المنذر و میبدى صاحب کشف الاسرار.
(7). کتاب الاضاحى از ابن ابى الدنیا از عامه.
(8). کتاب الاوسط از طبرانى.
(9). تفسیر کشف الاسرار.

(10)  علوم قرآنی ، محمد هادی معرفت ، ص87 .

  • سید محمد عبداللهی