سید محمد عبداللهی(اسماء الحسنی)

آموزه های قرآنی(تفسیر و علوم قرآنی)

سید محمد عبداللهی(اسماء الحسنی)

آموزه های قرآنی(تفسیر و علوم قرآنی)

سید محمد عبداللهی(اسماء الحسنی)

صفحه شخصی سید محمد عبداللهی دانش آموخته حوزه و دانشگاه که در سطح خارج فقه و اصول و کارشناسی ارشد دروس کلاسیک را گذرانده و مطالعات مستمری در بیش از چهار دهه بر اساس علایق و انگیزه های شخصی در باره تفسیر، معارف و علوم قرآنی ودارد.

شناسه های ارتباطی با نویسنده و بلاگ در پیام رسان ها

با شماره 09218305249

صفحه قرآنی رحیق در ایتا:

https://eitaa.com/rahighemakhtoom

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات
  • ۵ دی ۰۲، ۲۲:۲۴ - اصغر جاهدی
    احسنت
  • ۱۵ آذر ۰۲، ۲۳:۴۶ - منتظرالمهدی (عج)
    ممنون
  • ۸ مرداد ۹۷، ۱۲:۰۰ - منتظر المهدی
    خدا قوت
  • ۱ مرداد ۹۷، ۱۸:۴۰ - منتظر المهدی
    خدا قوت
نویسندگان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هدایت» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰


اهْدِنَا
 الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ‌

ما را به راه راست هدایت کن...

 

هدایت در قرآن


در قرآن مجید دو نوع هدایت مطرح شده است:


الف: هدایت تکوینى، نظیر هدایت زنبور عسل که چگونه از شهد گلها بمکد و چگونه کندو بسازد. و یا هدایت و راهنمایى پرندگان در مهاجرت‌هاى زمستانى و تابستانى. آنجا که قرآن مى‌فرماید: «رَبُّنَا الَّذِی أَعْطى‌ کُلَّ شَیْ‌ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى‌» «طه، 50.« بیانگر این نوع از هدایت است.


ب: هدایت تشریعى که همان فرستادن انبیاى الهى و کتب آسمانى براى هدایت بشر است.

کلمه‌ى «صراط» :صراط» در قیامت نام پلى است بر روى دوزخ که همه‌ى مردم باید از روى آن عبور کنند.» 

این واژه بیش از چهل مرتبه در قرآن آمده است. انتخاب راه و خط فکرى صحیح، نشانه‌ى شخصیت انسان است.

 

راههاى غیر الهى متعدّدى در برابر انسان قرار دارد که او باید یکى را انتخاب کند:


  • راه خواسته‌ها و توقعات‌هاى خود.

  • راه انتظارات وهوس‌هاى مردم.

  • راه وسوسه‌هاى شیطان.

  • راه طاغوت‌ها.

  • راه نیاکان و پیشینیان.

  • راه خدا و اولیاى خدا.

انسان مؤمن، راه خداوند واولیاى او را انتخاب مى‌کند که بر دیگر راهها امتیازاتى دارد:

الف: راه الهى ثابت است، بر خلاف راه‌هاى طاغوت‌ها و هوس‌هاى مردم و هوس‌هاى شخصى که هر روز تغییر مى‌کنند.

ب: یک راه بیشتر نیست، در حالى که راه‌هاى دیگر متعدّد و پراکنده‌اند.

ج: در پیمودن آن، انسان به مسیر و مقصد مطمئن است.

د: در پیمودن آن، شکست و باخت وجود ندارد.


* راه مستقیم، راه خداست. «إِنَّ رَبِّی عَلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ» «هود، 56«

  • راه مستقیم، راه انبیاست. «إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ عَلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ» «یس، 3- 4

  • راه مستقیم، راه بندگى خداست. «وَ أَنِ اعْبُدُونِی هذا صِراطٌ مُسْتَقِیمٌ» «یس، 61«

  • راه مستقیم، توکّل وتکیه بر خداست. «مَنْ یَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ» «آل‌عمران، 101«

  • راه مستقیم، یکتاپرستى و تنها یارى خواستن از اوست. «بنا بر اینکه الف و لام در «الصِّراطَ» اشاره به همان راه یکتاپرستى در آیه قبل باشد

  • راه مستقیم، کتاب خداوند است. «بنابر روایتى در تفسیر مجمع‌البیان، ج 1، ص 58«

  • راه مستقیم، راه فطرت سالم است. «بنابر روایتى از امام صادق علیه السلام در تفسیر صافى، ج 1، ص 86

 

انسان، هم در انتخاب راه مستقیم و هم در تداوم آن باید از خدا کمک بگیرد. مانند لامپى که روشنى خود را هر لحظه از نیروگاه مى‌گیرد. «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ«

در راه مستقیم بودن، تنها خواسته‌اى است که هر مسلمان، در هر نماز از خداوند طلب مى‌کند، حتّى رسول‌اللَّه صلى الله علیه و آله و ائمّه اطهار علیهم السلام از خداوند ثابت ماندن در راه مستقیم را مى‌خواهند.

انسان باید همواره، در هر نوع از کارهاى خویش، اعم از انتخاب شغل، دوست، رشته‌ى تحصیلى وهمسر، راه مستقیم را از خداوند بخواهد. زیرا چه بسا در عقاید، صحیح فکر کند، ولى در عمل دچار لغزش شود و یا بالعکس. پس هر لحظه، خواستن راه مستقیم از خدا، ضرورى است.

راه مستقیم مراتب و مراحلى دارد. حتّى کسانى که در راه حقّ هستند، مانند اولیاى خداوند، لازم است براى ماندن در راه و زیادشدن نورِ هدایت، دعا کنند. «وَ الَّذِینَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدىً» «1«

راه مستقیم، همان راه میانه و وسط است که حضرت على علیه السلام مى‌فرماید: «الیمین و الشمال مضلّة و الطریق الوسطى‌ هى‌الجادّة» «2» انحراف به چپ و راست گمراهى و راه وسط، جاده‌ى هدایت است.


راه مستقیم یعنى میانه‌روى واعتدال واحتراز از هر نوع افراط وتفریط، چه در عقیده و چه در عمل. یکى در عقاید از راه خارج مى‌شود ودیگرى در عمل و اخلاق. یکى همه کارها را به خدا نسبت مى‌دهد، گویا انسان هیچ نقشى در سرنوشت خویش ندارد. و دیگرى خود را همه کاره و فعّال‌مایشاء دانسته و دست خدا را بسته مى‌داند. یکى رهبران آسمانى راهمچون مردمان عادى و گاهى ساحر و مجنون معرّفى مى‌کند و دیگرى آن بزرگواران را در حدّ خدا مى‌پندارد. یکى زیارت امامان معصوم و شهدا را بدعت مى‌داند و دیگرى حتّى به‌ درخت و دیوار، متوسل شده و ریسمان مى‌بندد. یکى اقتصاد را زیر بنا مى‌داند و دیگرى، دنیا و امورات آن را نادیده مى‌انگارد.


در عمل نیز یکى غیرت نابجا دارد و دیگرى همسرش را بى حجاب به کوچه و بازار مى‌فرستد. یکى بخل مى‌ورزد و دیگرى بى‌حساب سخاوت به خرج مى‌دهد. یکى از خلق جدا مى‌شود و دیگرى حقّ را فداى خلق مى‌کند.


اینگونه رفتار وکردارها، انحراف از مسیر مستقیم هدایت است. خداوند دین پا برجا واستوار خود را، راه مستقیم معرّفى مى‌کند. «کسى که مى‌گوید «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ ...» مراحلى از هدایت را پشت سر گذارده است، بنابراین درخواست او، هدایت به مرحله بالاترى استدر روایات آمده است که امامان معصوم علیهم السلام مى‌فرمودند: راه مستقیم، ما هستیم. «بحار، ج 87، ص 3» یعنى نمونه‌ى عینى و عملى راه مستقیم و اسوه و الگو براى قدم برداشتن در راه، رهبران آسمانى هستند. آنها در دستورات خود درباره‌ى تمام مسائل زندگى از قبیل کار، تفریح، تحصیل، تغذیه، انفاق، انتقاد، قهر، صلح و علاقه به فرزند و ...، نظر داده و ما را به اعتدال و میانه‌روى سفارش کرده‌اند.  جالب آنکه ابلیس در همین صراطِ مستقیم به کمین مى‌نشیند

 ...ادامه دارد


  • سید محمد عبداللهی
  • ۰
  • ۰

نسبت دادن خدای تعالی کلماتی همچون ضلالت، خدعه، مکر، کمک در طغیان، و مسلط کردن شیطان به خود به چه منظوری است؟

جواب :

آنچه خدای تعالی از ضلالت، و خدعه، و مکر، و امداد و کمک در طغیان، و مسلط کردن شیطان، و یا سرپرستی انسانها و یا رفیق کردن شیطان با بعضی از مردم، اینگونه مطالبی که به خود نسبت داده، تماما آن طور منسوب به خدا است، که لایق ساحت قدس او باشد، و به نزاهت او از لوث نقص و قبیح و منکر برنخورد، چون برگشت همه این معانی بالاخره به اضلال و فروع و انواع آن است، و تمامی انحاء اضلال منسوب به خدا، و لائق ساحت او نیست، تا شامل اضلال ابتدائی و بطور اغفال هم بشود. بلکه آنچه از اضلال به او نسبت داده می شود، اضلال به عنوان مجازات است، که افراد طالب ضلالت را بدان مبتلا می کند، چون بعضی افراد به راستی طالب ضلالتند، و به سوء اختیار به استقبالش می روند، همچنانکه خداوند متعال نیز این ضلالت را به خودش نسبت داده و فرمود: یضل به کثیرا و یهدی به کثیرا و ما یضل به الا الفاسقین، و نیز فرمود: فلما زاغوا أزاغ الله قلوبهم و نیز فرمود: کذلک یضل الله من هو مسرف مرتاب

  • سید محمد عبداللهی